بدون عنوان
یکی از بزرگترین دغدغه های فکری من غذا خوردنه توست.
تا قبل از 6 ماهگی مشکلی نبود. هرزمانکه گریه می کردی شیرت آماده و مامانم درخدمت شما بود.
اما حالا
رژیم غذاییت باید جوری باشه که همه گروههای غذایی رو به بدنت برسونه
متنوع باشه
دست به خدمت باشم که اگه یه وقت یه غذایی رو دوست نداشتی واست یه چیز دیگه آماده کنم
خلاصه که گاهی از خودم خندم می گیره.
دایم توی آشپزخونه از این طرف می رم اونطرف
غذای مورد علاقه دختري
وای غذای مورد علاقه پدری
ناهار فردای دخترم چی باشه؟
شام چی شد
اووووووووووه نه
پیازم سوخت
روژيني بشین بازی کن خوشگلم مامان به وظایف دیگش برسه
درست می گی نازم ,برنامه ریزی رمز موفقیت خانوم خونهس
چه کنم
خوابیدنت ,بیداریت, شرمنده شرمنده ( پی پی تو)
ایناها که دیگه برنامه ریزی واسم نمی ذارن
سرآشپز خونه که من باشم باید یه منوی بلندبالا داشته باشم با کلی غذاهای جورواجور
اگه یه وقت دخترم سوپشو میل نداشت کته ماهیچه ش براه باشه
اینم داستانی شده واسه خودش