عشق نفس عمر
همه چی رو به راهه خدا رو شکر
دختر از گل بهترم
میدونی چیه عشقم میدونی که خیلییییییییییییییییییییییییییییییی دوست دارم خیلیییییییییییی
شاید باورت نشه اما ی لحظه دوریت رو نمیتونم تحمل کنم
قبل از ماه محرم عقد بسر عمه ام بود وقتی بدر زنش بالای سر دخترش بود داشتم بهت فکر میکردم که ی روز تو هم انشاله باید عروسی شی
چه لحظه شیرینیه ولی در عین حال تلخ
از اون روز هم همش بهم میگی مامان کی عروسم میکنی
الهی قربونت برم
بذار بگم از صبح که بیدار میشی چیکار میکنی
اول لباست رو عوض میکنی
موهاتو خوشکل میکنی
صبحانه میخوری
بازی میکنی
بعدشم هی میگیییییییییییییییی مامان باربی برام بذار مامان باربی برام بذار
منم میگم بعد از نهار
در روز یک ساعتو نیم بیشتر تی وی نگاه نمیکنی
چند روز بیش هم بردمت برا چکاب چشمات گفت خدا رو شکر مشکل نداری
از هفته اینده هم بابا امیر تا ساعت 7 سر کاره و شما رو هم میخواد ببره سر کار و من به ارزو بزرگممممممممممممممممممممم
میرسممممممم مانکن شدن
اسم نوشتم برا کلاس ورزش
احتمالا پیلاتس میرم
از یک ماه دیگه هم بعد از ظهر ها میذارمت مهد البته اگه دلم بیاددددد
ی مهد بیدا کردم عالیه اما هنوز مطمدن نیستم بیشتر باید تحقیق کنم
یکی از دوستام دخترشو مهستان میبره میگه خیلیییییییییییی عالیه و راضیه از کادرشون
حالا نمیدونم چیکار کنم
راستی بچه هاییییی دانشگاه لیلا هم حامله هست
حمیده انشاله دست راستش زیر سر تو باشههههه
خیلی برات دعا میکنم و مظمدنم نتیجه میگیری به زودی زود