روژينروژين، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

روژین دختر کوچولوی مامان و بابا

ماه رمضان و مریض شدن مامانی

1391/5/25 0:05
نویسنده : امیر و مریم
298 بازدید
اشتراک گذاری

 

ساعت 4 صبح بود هر کاری میکردم نفس بکشم نمیتونستم

انگاری یادم رفته بود بابا لباسشو پوشید و رفتیم بیمارستان

دکی گفت باید از بدی ببینیم از چیه

خلاصه تا صبح اینور و اونور شدم تا به زور خوابم برد تا اینکه ظهر دباره حالم بد شد دکی نگفت روزه نگیرم منم روزه گرفتم

خلاصه بابایی کلی داد و بیداد و هوار که چرا روزه میگیری :(

قرار شد صبح  زود بیدار شم برم  از بدم

دو روز بعد جواب از گرفتم

دکی جون گفت قندت پایینه

روزه هم تعطیل

منم با کلی التماس به بابایی قول دادم که حالم خوبه و میتونم روزه بگیرم

خلاصه اینکه ما روزه گرفتیمو نزدیک افطار یهووووووووووووووووووووو پهن شدیم وسط پذیرایی

بابایی هم ترسیده بود و با ارامش کامل میگفتم عزیزم از فردا نباید روزه بگیری

منم حرف گوش کردم و روزه نگرفتم

اینم از این جریان

اااااااااااااااا این شد خاطره من که

قرار شده مال یه دونم باشه این وبلاگ

ببخشششششششششش کوچولوی من

عاشقتممممممممممم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

حمیده
25 مرداد 91 0:38
سلام عزیزم خدا بد نده، نگرانت شدم. حالا حالت چطوره؟ بهتری؟
الهه
25 مرداد 91 9:26
اخي عزيزم.حالا بهتري؟
مامان نوژاجوني
28 مرداد 91 11:23
خانمي ايشاله كه بهتربشي.مراقب خودت باش.خوشحال ميشم كه تبادل لينك داشته باشيم بهم خبربده لينكتون كنم
حمیده
5 شهریور 91 10:18
خصوصی
***خاله ی بهراد کوچولو***
28 شهریور 91 18:49
چه نی نی نازی................... به وبلاگ نی نی ماهم سری بزنین............ نظر یادتون نره ها...............