روژينروژين، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

روژین دختر کوچولوی مامان و بابا

خسته

1390/11/23 23:17
نویسنده : امیر و مریم
259 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم

دیگه توان ندارم به خدا

خسته شدم

خیلی هم خسته شدم

ظهر ها دیگه نمیخوابی

غذا نمیخوری

باید کار خونه رو بزارم کنار در بست در کنار شما باشم از صبح میخوای بازی کنی تا شب

کاش یه کوچولو به فکر منم بودی

امروز خیلی دوست داشتم ١ ساعت واسه خودم باشم بشینم کتاب بخونم اما تا کتاب دستم میبینی

با خودکار میوفتی به جونش

یک هفته خیلی بد شدی طهر ها نمیخوابی نمیدونم چه جور سرگرمت کنم میبرمت تو اتاقت هر چی رو با

تکونت میدم همش بلند میشی و خواب به چشمات نمیاد

دختر مامان به فکر مامانی هم باهاش اینقدر اذیتش نکن گناه دارم به خدا

هر جا مهمونی میریم دعا میکنم بله نداشته باشه که از اول مهمونی تا اخرش من باید صد بار بالا و بایین کنم

در هر صورت با این کارها دوست دارم

عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

الهه
24 بهمن 90 9:49
عزيزم روژين جون حتي با اين اذيتام جيگره
الهه
24 بهمن 90 17:57
سلام مريم جون.من بعضي وقتا نظراتو ميبينم.هيچكدوم رو هم پاك نكردم.نميدونم چي شده.درباره محمد چيزي نديدم.