مخملک
تب که داشتی بی دلیل نبود گلم
دیروز دیدم صورتت شده پر دونه دباره بردمت دکتر
اقای دکی گفت مخملک گرفتی الهی فدات شم من
چند تا شربت به شربتات اضافه کرد که همش خواب اور بود
اصلا حال نداره دخترکم
دیشب خاله مژده از اصفهان اومده بود شیراز بیچاره به جایی که بره پیش مامانش اینا اومد خونه ما واسه
شام شب هم موندن ولی صبح زود رفتن چون مامانش خیلی زنگ زدن گفتن بیاین بیان
اخه نگران شما دختر گلم بود
ولی شما سر شب ساعت 9 یا 10 بود خوابیدی
خلاصه اینکه تا ساعت 3 بیدار بودیم من بسکه شب پر خوری کردم تا 6 صبح بیدار بودم لازانیا خوردم و 4
تا پیس پیتزا وای +پفک و چیبس
اینم از مخملک شما در نیمه شعبان
شب هم دعوت عمه من صدرا هستیم
فردا هم احتمالا با خاله مژده اینا میریم هفت خان
البته فعلا وضع مالی خوبی نداریم شاید هم نریم
امیدوارم زود زود خوب شی دختر مهربون بابایی که خیلی نگرانته همه کار داره واسه خوب شدنت میکنه
انشاله زود خوب میشی